سریال متهم گریخت رو فلش مموری

ک روز که هاشم به همراه دامادش عباس در مغازه اگزوز سازی خود مشغول به صرف ناهار است پسرش سعید معلم خود را که اگزوز ماشین او دچار مشکل شده به مغازه می آورد. پس از گفتگو های بسیار هاشم پسرش را همراه عباس به خانه میفرستد و خودش به چاله می رود تا ماشین را تعمیر کند اما در این هنگام دچار سکته قلبی می شود، معلم سعید او را همراه همسایگان به بیمارستان می رسانند و در آنجا به او گفته می شود که باید سریعا برای عمل قلب به تهران منتقل شود و هاشم را همراه یک آمبولانس منتقل میکنند اما در میانه راه آمبولانس دچار مشکل می شود توقف میکند، هاشم در ابن لحظه بیدار می شود و بعد از کلنجار با راننده آمبولانس با تاکسی به خانه خود برمیگردد. همسایگان دور و نزدیک برای عیادت از هاشم به خانه وی می آیند و در این میان همسر او به صاحب مغازه هاشم آقا میگوید که هاشم نباید دیگر کار سنگین انجام دهد و مغازه را دیگر به او اجاره ندهد، فردا صبح که هاشم به مغازه می رود متوجه می شود که تخلیه شده و وسایل آن به خیابان ریخته شده عصبانی به خانه برمی‌گردد اما سرور میگوید که دخترش اعظم یک کار خوب برای او در تهران پیدا کرده است. هاشم که حالا تمامی زندگی خودش را بار کامیون اسمال آقا کرده و با تمامی پولی که دارد راهی تهران می شود. در تهران به وسیله منصور خواستگار اعظم به خانه یکی از فامیل های آنها به نام شازده می روند، اما شازده خانه را به آنها به دلیل تعداد زیادی که دارند اجاره نمی دهد و هاشم و خانواده را بیرون میکند. هاشم و نزدیکانش به خانه منصور خان می رود اما در هنگامه شب پدر و مادر منصور که در هنگام سفر تصادف کرده بودند به خانه برمیگردند و وقتی هاشم و خانواده اش را می‌بینند از خانه بیرون میکنند. روز بعد اما به اصرار و گفتگو منصور با شازده قرار می شود که در همین خانه بمانند اما به شرطی که تعداد آنها دیگر از این مقدار افزایش پیدا نکند اما در همین حال عباس داماد هاشم آدرس خانه هاشم را از اسمال آقا گرفته و به خانه آن می آید. وقتی که شازده متوجه می شود هاشم پنهانی دامادش را وارد خانه کرده باز هم از هاشم میخواهد که خانه را تخلیه کند اما عباس از آنجا نمی رود و اصرار دارد که هزینه اقامت خودش را پرداخت میکند. بعد از گذری از اتفاقات منصور به دنبال هاشم می آید تا برای کار به شرکت بروند اما وقتی که به آنجا میرسند صاحب کار آقای اشکی میگوید که دیگر نمی‌تواند هاشم آقا را استخدام کند و توانایی پرداخت حقوق آن را ندارد. و سپس ...